اصلاحات بورس
EPS چيست؟
EPS خلاصه اصطلاح earning per share يا سود هر سهم است. هر گاه كل سود پس از كسر ماليات را به تعداد سهام تقسيم نماييم؛ سود هر سهم به دست مي آيد.
EPS پيش بيني شده : عبارتست از سود هر سهم كه شركت براي سال مالي كه در پيش است پيش بيني ميكند.
EPS تحقق يافته : عبارتست از سود هر سهم كه در دوره مالي گذشته به هر سهم تعلق گرفته است.
تعديل : EPS شركت ها در ابتداي سال مالي EPS خود را پيش بيني مي كنند كه به آن EPS پيش بيني مي گويند .ولي گاهي اوقات اين سود كمتر و گاهي بيشتر از پيش بيني درمي آيد.
تعديل كردن به اين معناست كه با بررسي مشخص مي شود كه سود پيش بيني شده كمتر يا بيشتر از مبلغ پيش بيني شده درآمده است .
DPSچيست؟
به مقدار سودي كه شركت تقسيم مي كند و به طور نقدي به دست سهامدار مي رسد Dps گفته مي شود. اينكه چه ميزان از سود تحقق يافته هر سهم به صورت نقدي توزيع شود و چه ميزان در شركت باقي بماند تصميمي است كه در مجمع عادي ساليانه توسط هيات مديره به مجمع پيشنهاد داده مي شود و سپس به تصويب سهامداران مي رسد . فرمول محاسبه سود نقدي توزيع شده يا Dps در ذیل نشان داده شده است .
سودتقسيميهرسهم (DPS)
(اندوخته قانوني+اندوخته طرح و توسعه+سود انباشته) DPS=EPS-
:EPS درآمد هر سهم
DPS: سود نقدي هر سهم
نسبتسودتقسيميهرسهم
1> = نسبت سود تقسیمی هر سهم
درآمدباقيماندهبهچهمعناست؟
در آمد باقي مانده بخشي از درآمد شركت است كه بين سهامداران تقسيم نشده است ولي به عنوان ذخيره انباشت شده براي رشد شركت يا استفاده از آن در موارد اضطراري نگه داري مي شود.درآمد باقي مانده را سود تقسيم نشده، مازاد درآمد يا ذخيره نيز مي نامند.
سهمبازاربهچهمعناست؟
سهم بازار شركت نشان دهنده سهم يا درصد فروش محصولات آن شركت در مقايسه با كل فروش آن محصول توسط سهم توليد كنندگان است.
نمادمعاملاتيبازوبستهچيست؟
پس از آنكه شركت هاي سهامي عام در بازار بورس پذيرفته شدند، براي اينكه اوراق سهام آنها در بازار بورس قابل دادوستد باشد ، بايد نماد معاملاتي آنها در تابلو بورس بازشود. پس از بازشدن نماد معاملاتي ، خريد وفروش سهام به طور مرتب و روزانه انجام مي شود. حال اگر مديران شركت بخواهند هرگونه تغييري در اصول اساسي شركت ايجاد كنند ، بايد نماد معاملاتي شركت در تابلوي بورس بسته شود و امكان دادوستد سهام منتفي گردد و متوقف بشود .اين تغيير مي تواند شامل تعديل EPS ، تغيير محل شركت ، افزايش سرمايه يا هر تغيير ديگري باشد.
مديريتقيمت:
هر سهم در هر روز نهايتاً تا حد مشخصي ميتواند افزايش يا كاهش داشته باشد.
الف: حداكثرنوسانروزانه: دامنه تغييرات روزانه قيمت 4% میباشد.
قيمتپايانيروزقبل= 1000
حداكثرقيمتروزجاري = 1040 حداقلقيمتروزجاري= 960
ب- نوساننامحدوددرروزهايخاص :
اولين روز معامله پس از برگزاري مجمع عمومي عادي ساليانه
اولين روز معامله پس از تصويب افزايش سرمايه
اولين روز معامله پس از انتشار اطلاعيه تعديل EPS شركت با بيش از 10% تغيير
سهامفعالبهچهمعناست؟
سهامي است كه به طور مكرر و روزانه مورد معامله قرار مي گيرد وبا اين ويژگي ، از سهامي كه نيمه فعال است و كمتر مورد معامله قرار مي گيرد، متمايز مي شود. سهام شركت هاي بزرگ ومهم مي بايست سهام فعال باشند به خصوص شركت هايي كه نسبت به تحولات اقتصادي وسياسي حساس هستند و بنابراين در معرض تغييرات ناگهاني قيمت قرار دارند.
سهامغيرفعالچهسهاميهستند؟
اين سهام به ندرت در بازار مورد خريد وفروش قرار مي گيرد ، هرچند در شمار سهام فهرست شده است. سهام غير فعال ، سهامي است كه به سختي خريدار يا فروشنده اي براي آن ها يافت مي شود. اختلاف بين قيمت خريد وفروش چنين سهامي ، ممكن است بسيار زياد باشد.
بازارحساسبهچهمعناست؟
بازار سهامي كه به تحولات سياسي و اقتصادي نظير بودجه سالانه، رشد نامطلوب صنعتي ، حذف يا مقرارت نظارت بر قيمت ها، تغييردولت وامثال آن به شدت واكنش نشان مي دهد، بازار حساس نام دارد.
بازارضعيفوكمرونقبهچهمعناست؟
بازار ضعيف به بازاري گفته مي شود كه خريداران اندكي در آن حضور داشته باشند. دراين بازار قيمت با اندكي فشار فروش رو به تنزل مي گذارد.
افزايشسرمايه
معمولاً پس از پيشنهاد هيئت مديره و ارائه طرح توجيهي افزايش سرمايه و مشخص نمودن روش و محلي كه مبلغ حاصل از افزايش سرمايه قرار است در آنجا سرمايه گذاري شود ، اين افزايش به ميزان مشخص ، ) مثلاً100% ( به تصويب مجمع مي رسد.
پس از آن اين افزايش سرمايه در اختيار هيئت مديره قرار ميگيرد و هيئت مديره پس از طي مراحل قانوني و جلب رضايت سازمان بورس اقدام به ثبت اين افزايش مينمايد.
اصولاً افزايش سرمايه به سه طريق امكان پذير است كه ابتدا آنها را نام برده و سپس در قسمت هاي بعدي توضيحات لازم را مي آوريم :
- افزايش سرمايه به روش جايزه
- افزايش سرمايه از محل آورده نقدي
- افزايش سرمايه به روش صرف سهام
- 1. افزايشسرمايهبهروشجايزه :
همانطور كه ميدانيم ، معمولا شركتها مقداري از سود ساليانه خود را در حساب اندوخته ذخيره مينمايند و در زمان مقتضي با انتقال موجودي اين حساب به حساب سرمايه و انتشار اوراق سهام جديد ، سرمايه اسمي شركت را افزايش ميدهند و سپس اوراق سهام جديد را به نسبت سهام قبلي بين سهامداران توزيع مينمايند . چون در اين حالت سهامداران پولي بابت اوراق جديد پرداخت نمي نمايند ، اصطلاحاً به آن افزايش سرمايه به روش جايزه ميگويند . در اين حالت معمولاً نسبت كاهش قيمت سهم ، بعد از افزايش كمي كمتر از، نسبت افزايش سرمايه است.
- 2. افزايشسرمايهازمحلآوردهنقدي :
زماني كه شركت اندوخته اي جهت افزايش سرمايه در اختيار ندارد و جهت ايجاد نقدينگي قصد افزايش سرمايه را داشته باشد ، ميتواند از اين روش براي افزايش سرمايه استفاده كند) .توضيح اينكه گاهي شركتها مقداري از مبلغ افزايش سرمايه را بصورت اندوخته دارند . ولي اين مقدار براي افزايش مورد نظر كافي نيست . در اين حالت شركت ميتواند از روش اول و دوم همزمان مبلغ افزايش سرمايه را تامين كند (.
در اين حالت شركت به هر سهامدار به نسبت تعداد سهام قبلي امتيازي جهت خريد سهام جديد ميدهد كه اصطلاحاً به آن حق تقدم ميگويند. پس از ثبت افزايش به اين روش برگه هاي حق تقدم به آدرس سهامداران ارسال ميگردد .سهامداران پس از دريافت برگه هاي حق تقدم در صورت تمايل ، مبلغ اسمي سهام متعلقه (كه تعداد آن در برگه حق تقدم مشخص ميشود ) را در مهلت مقرر به حساب شركت واريز نموده و پس از مدتي ( معمولاً از يك تا چهار ماه ) برگه هاي سهام جديد به سهامداران داده ميشود .
در صورتي كه سهامدار به هر علتي ، مايل نباشد از امتياز حق تقدم خويش استفاده نمايد، ميتواند اين امتياز را به ديگري واگذار نمايد . براي اينكار مي بايست با مراجعه به كارگزاري و تكميل فرم درخواست فروش تقاضاي فروش حق تقدم خود را بنمايد .
خريداران برگه هاي حق تقدم ، مي بايست علاوه بر پرداخت مبلغي كه بابت خريد حق تقدم به فروشنده مي پردازند مبلغ اسمي تعداد حق تقدم خريداري شده را نيز به حساب شركت واريز و به انتظار دريافت برگه هاي سهام بمانند .معمولاً با توجه به اينكه تبديل برگه هاي حق تقدم به برگه سهم مدتي بطول ميانجامد و در طول اين مدت امكان خريد و فروش روي آن وجود ندارد و به نوعي پول پرداختي بابت اين سهام تا زمان تبديل شدن به سهم بلوكه ميگردد ، تفاوت قيمت برگه حق تقدم با قيمت سهام شركت در بازار كمي بيشتر از 1000 ريال )مبلغ اسمي سهم ( مي باشد . كه اين اختلاف قيمت با انتظارات بازار نسبت به آينده سهم و سابقه شركت در مدت زمان ارسال برگه هاي سهام جديد رابطه معكوس دارد و هر چه قدر ديد بازار نسبت به آينده شركت و سابقه شركت در ارسال برگه هاي سهم مثبت تر باشد، تقاضا براي خريد ان بيشتر و در نتيجه اين اختلاف قيمت كمتر ميشود.
در زماني كه به هر دليلي سهامداري از حق تقدم خود استفاده ننمايد و يا به علت نداشتن آدرس پستي دقيق نزد شركت موفق به دريافت برگه حق تقدم خود نشود ، شركت پس از فروش اين برگه ها در بازار وجه آن را در حساب سهامدار نزد شركت نگهداري مي نمايد .
فرمول كلي براي محاسبه حداقل قيمت سهم پس از افزايش بصورت زير است :
قیمت سهم قبل از افزایش + مبلغ اسمی به نسبت حق تقدم متعلقه به یک سهم = حداقلقيمتپسازافزايش تعداد حق تقدمی که به هر سهم تعلق میگیرد + 1
|
فرضا اگر قيمت سهم شركت قبل از مجمع 3000 ريال باشد و شركت 50% افزايش سرمايه بدهد تعداد حق تقدم متعلقه هر سهم برابر 5/. میباشد که حداقل قیمت هر سهم پس از مجمع برابر میشود با (3000+500) تقسیم بر 5/1 که برابر است با حدوداً 2330 ریال.
- 3. افزايشسرمايهبهروشصرفسهام
در اين روش، شركت سهام خود را به مبلغي بيش از قيمت اسمي و از طريق پذيره نويسي بفروش رسانده و تفاوت حاصل از قيمت فروش و قيمت اسمي سهام را ، به حساب اندوخته منتقل و يا در ازاي آن سهام جديد ، به سهامداران قبلي ميدهد .
يكي از دلايلي كه اخيراً اين روش نسبت به روش افزايش از طريق آورده بيشتر مورد توجه شركتها قرار گرفته، اين است كه در اين روش شركت مبلغ مورد نظر براي افزايش سرمايه را در مدت كمتري از طريق پذيره نويسي تامين ميكند. بر خلاف روش آورده ،كه معمولاً تامين مبلغ افزايش سرمايه تا آخرين روزهاي پايان مهلت استفاده از حق تقدم و همچنين به فروش رساندن حق تقدم هاي استفاده نشده ، به طول ميانجامد . در ايران گاهي شركتها مبلغ مورد نياز براي افزايش سرمايه را از طريق فروش تعدادي برگه سهام به نرخي بالاتر از قيمت اسمي تامين نموده و مابقي سهام را بين سهامداران قبلي توزيع نموده اند.
شاخصچيست؟
کلمه شاخص (INDEX) در کل به معنای نمودار یا نشاندهنده یا نماینده میباشد . شاخص کمیتی است که نماینده چند متغیر همگن میباشد و وسیلهای برای اندازهگیری و مقایسه پدیدههایی است که دارای ماهیت و خاصیت مشخصی هستند که بر مبنای آن میتوان تغییرات ایجاد شده در متغیرهای معینی را در طول یک دوره بررسی نمود . محاسبه شاخص برای هر شرکت، صنعت یا گروه یا دسته امکانپذیر است و میتوان آن را محاسبه نمود. برای محاسبه شاخص یک سال را به عنوان سال مبنا یا پایه فرض کرده و پس از تقسیم ارزش جاری بر ارزش مبنا (ارزش سال پایه) آن را در عدد 100 ضرب میکنیم . عدد بدست آمده شاخص آن گروه یا دسته مورد نظر را به ما نشان میدهد .در هر بازار بورس اوراق بهاداری میتوان بنا بر احتیاج و کارایی شاخصهای زیادی را تعریف و محاسبه نمود . در تمام بورسهای دنیا نیز شاخصهای زیادی برای گروهها و شركتهای مختلف محاسبه میشود. بهعنوان مثال در بازار سهام آمریکا شاخص داو جونز (DOW & JONES) تغییرات 30 شرکت صنعتی ، 20 شرکت حملونقل و 15 شرکت خدماتی را نشان میدهد و یا شاخص نزدک (NASDAQ) تغییرات سهام خارج از بورس را نشان میدهد. دیگر شاخصهای معروف برخی از بورسهای دنیا عبارتند از :بورس نیویورک S&P250 که برای 250 شرکت محاسبه میشود و S&P500 که برای 500 شرکت محاسبه میشود . بورس لندن FTSE، توکیو NIKIIE و TOPIX و آمستردام AEX فرانسه CACو آلمان DAX میباشد که شاخصهای TOPIX NASDAQ ـP&S موزون میباشند. در بورس اوراق بهادار تهران نیز شاخصهای زیادی محاسبه میگردد که هر شخص یا گروهی بنا به نیاز خود از آنها استفاده میكند .
شاخص کل قیمت (TEPIX )
شاخص کل قیمت که مخفف کلمه TEHRAN PRICE INDEX میباشد یکی از اصلی ترین شاخصهای بورس اوراق بهادار تهران است که روش محاسبه آن بر اساس فرمول زیر (فرمول لاسپیرز ) انجام میگیرد .
{(ارزش جاری بازار*تعداد سهام منتشره)تقسیم بر(ارزش پایه سهام*تعداد سهام در سال پایه)}* عدد 100
که در این محاسبه سال پایه سال 1369 میباشد . این شاخص گویای آن است که ارزش کل بازار نسبت به سال پایه یا همان سال 1369 چند برابر شده. فرضاً شاخص 12700 نشان میدهد که ارزش بازار نسبت به سال 1369 که سال پایه میباشد 127 برابر گردیده است. شاخص کل قیمت در بورس تهران برای سه گروه محاسبه میشود که عبارتند از:
1- شاخص قیمت کل بازار: که در محاسبه آن قیمت سهام تمام شركتهای معامله شده تاثیر داده میشود.
2- شاخص قیمت تالار اصلی: که در محاسبه آن فقط قیمت سهام شركتهای معامله شده در تابلو اصلی تاثیر داده میشود.
3- شاخص قیمت تالار فرعی: که در محاسبه آن فقط قیمت سهام شركتهای معامله شده در تابلوی فرعی تاثیر داده میشود.
ویژگیهای شاخص کل قیمت عبارتند از :
1- موزون بودن : بدین معنا که چون در محاسبه آن ارزش سهام در تعداد سهام منتشره ضرب میگردد پس تغییرات قیمت سهام بر اساس تعداد سهام منتشر شده شركتها در شاخص تاثیرگذار است، یعنی هر چقدر تعداد سهام منتشره شرکت بیشتر باشد تغییرات قیمت سهم مورد نظر تاثیر بیشتری بر روی شاخص خواهد گذاشت .
2- جامع بودن : این شاخص به لحاظ اینکه بر اساس تغییرات سهام تمام شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار محاسبه میگردد لذا خصوصیت جامع بودن را داراست .
3- در دسترس بودن : شاخص کل قیمت به لحاظ اینکه بهصورت لحظه ای توسط سازمان بورس اوراق بهادار محاسبه و در اختیار افراد قرار میگیرد لذا دارای خصوصیت در دسترس بودن میباشد .
موارد تعدیل شاخص کل قیمت
شاخص کل قیمت در موارد زیر تعدیل میگردد و در حقیقت تغییرات ناشی از موارد زیر در مقدار شاخص اثری ندارد .
1- ورود و خروج شركتها : به هنگام ورود و خروج شركتها بدلیل افزایش یا کاهش ارزش جاری سهام اصولاً ارزش پایه سهام تعدیل میگردد تا تغییری در عدد شاخص حاصل نشود . به عبارتی با افزایش صورت کسر در مخرج آن تغییری میدهند تا حاصل تقسیم صورت بر مخرج تغییر نکند .
2- افزایش سرمایه از طریق آورده و یا مطالبات سهامداران : به علت اینکه با افزایش سرمایه از طریق آورده و یا مطالبات سهامداران ارزش جاری سهام افزایش مییابد لذا در این موارد نیز ارزش پایه سهام باید بگونهای تعدیل گردد تا تغییری در عدد شاخص حاصل نگردد .
3- ادغام شركتها: در صورت ادغام دو یا چند شرکت در هم نیز میبایست در ارزش پایه سهام تغییر داده شود تا عدد شاخص تغییری نکند.
در برخی موارد نیازی به تعدیل شاخص نمیباشد که این موارد عبارتند از :
1- افزایش سرمایه از محل اندوخته : زیرا در این حالت همان مبلغ اندوخته که متعلق به سهامداران بوده بهصورت سهام جدید به آنها داده میشود پس تغییری در حقوق صاحبان سرمایه اتفاق نیفتاده لذا در این حالت نیازی به تعدیل شاخص نیست .
2- تجزیه و تجمیع سهام : در این حالت نیز تنها تعداد سهام منتشره تغییر یافته و چون به تناسب آن قیمت سهم نیز تغییر مییابد لذا نیازی به تعدیل شاخص نیست . البته لازم به ذکر است که در ایران عملا اینکار امکانپذیر نیست و ارزش اسمیهر سهم بطور ثابت 1000 ریال میباشد .
3- پرداخت سود نقدی : در این حالت نیز چون اصولاً به تناسب پرداخت سود نقدی قیمت سهام نیز کاهش مییابد لذا نیازی به تعدیل عدد شاخص نیست .
شاخص بازده نقدی (TEDIX)
از تفاضل منطقی شاخص قیمت و بازده نقدی از شاخص قیمت بدست میآید و نشاندهنده تغییرات بازده نقدی سهام میباشد .
تذکر : عدد پایه شاخصهای قیمت و بازده نقدی و بازده نقدی سهام در ابتدای سال 1377 برابر 08/1653 در نظر گرفته شده که همسنجی این دو را با شاخص کل قیمت در آن تاریخ امکانپذیر میسازد .
شاخص بازده نقدی و قیمت (TEDPIX)
نشان دهنده تغیرات قیمتی و بازده نقدی سهام در بورس اوراق بهادار میباشد بهعبارتی نشاندهنده تغییرات بازدهی کل سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار میباشد و بوسیله آن میتوان فرصت سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار را با دیگر بازارها مقایسه نمود .
شاخص صنعت
فرمول محاسبه آن همانند محاسبه شاخص کل و نشاندهنده تغییرات در ارزش سهام شركتهای صنعتی میباشد و برای هر صنعت بطور جداگانه محاسبه میگردد .
شاخص مالی
فرمول محاسبه آن همانند محاسبه شاخص کل میباشد و نشاندهنده تغییرات در ارزش سهام شركتهای سرمایه گذاری میباشد .
شاخص شرکت
فرمول محاسبه آن همانند محاسبه شاخص کل قیمت میباشد و برای هر شرکتی بطور جداگانه محاسبه میگردد. و برای محاسبه آن شاخص هر شرکتی را در بدو ورود 100 تعیین نمودهاند.
شاخص 50 شرکت برتر یا tx-50 (به روش میانگین ساده )
معمولاً هر سه ماه یکبار 50 شرکت برتر در بورس اوراق بهادار معرفی میگردند . شاخص tx-50 نشاندهنده میانگین قیمت سهام 50 شرکت برتر میباشد .
محاسبه این شاخص به روش محاسبه شاخص داو جونز میباشد . به عبارتی در این محاسبه تعداد سهام منتشره شرکت تاثیر داده نمیشود و تنها از جمع قیمت سهام 50 شرکت تقسیم بر تعداد آنها ( تعدیل شده ) بدست میآید .(این تعداد در اولین روز محاسبه یعنی ابتدای سال 1379 عدد 50 بوده که بعدها به تدریج تعدیل شده )
شاخص tx-50 نیز در موارد زیر باید تعدیل شود . یعنی عدد 50 در مخرج را باید به گونه ای تغییر داد تا تاثیر تفاوت قیمت بر شاخص به خاطر موارد زیر خنثی گردد .
مواردی که شاخص مذکور تعدیل میشود عبارتند از:
1- در صورت افزایش سرمایه به هر روشی (چه آورده و چه اندوخته )
2- ورود و خروج شركتها از لیست 50 شرکت برتر در پایان هر سه ماه
3- تجزیه و تجمیع سهام ( که فعلا در ایران امکان پذیر نیست )
شاخص 50 شرکت برتر tx-50 ( به روش میانگین موزون )
این شاخص نیز بوسیله تغییرات ارزش سهام 50 شرکت برتر محاسبه میشود ولی طرز محاسبه آن به روش میانگین موزون ( روش لاسپیرز ) میباشد و تعداد سهام منتشره شركتها در محاسبه آن تاثیر گذار است .
نتیجه گیری:
محاسبه شاخص های مختلف بر اساس فرمولهای قراردادی انجام میگیرد و هر شاخصی بنا بر داده ها و فرمول مورد استفاده میتواند گویای تغییرات خاصی باشد . لذا به غیر از شاخص کل قیمت که نشاندهنده تغییرات قیمت کلیه شركتها میباشد مابقی شاخصها بنا بر نوع محاسبه و شركتهایی که در آن مورد محاسبه قرار میگیرند باید تفسیر شوند . حال که تا حدودی با نحوه محاسبه شاخصهای مختلف آشنا شدیم لازم است با توجه به اینکه سهام چه شركتهایی در شاخص مورد نظر تاثیر گذار بوده اند تفسیر لازم را از شاخص مورد نظر داشته باشیم .
راههايورودبهبورس
1- سرمايه گذار خود به تحليل بازار پرداخته و سهام مورد نظر خود را انتخاب كند.
2- با استفاده از مشاور مالي سهام مورد نظر خود را انتخاب كند.
3- از راهنمايي كارگزار براي انتخاب سهام استفاده كند.
4- سهام سبدهاي سرمايه گذاري را خريداري كند.
5- برگه هاي صندوق مشاع سرمايه گذاري
6- سهام با اختيار معامله
روشهايتحليلاوراقبهادار
الف- تكنيكال
ب- بنيادي
ج- تئوري نوين پورتفوي
تحليلگرانبنياديچهكسانيهستند؟
تحليل گران بنيادي متخصصيني هستند،كه ديدگاهي بنيادي)مبتني بر مديريت وقدرت شركت وساير نيروهاي غير اقتصادي (را در ارزيابي سهام وتخمين قيمت بنيادي سهام ، به كار مي گيرند.تجزيه وتحليل بنيادي، عبارت است از بررسي علمي عوامل اساسي وبنيادي تعيين كننده ارزش سهام. تحليل گر بنيادي به بررسي دارايي ها، بدهي ها ، فروش ، ساختار بدهي ها، محصولات، سهم بازار ، ارزيابي مديريت بنگاه ومقايسه آن با رقبا مي پردازد ودر نهايت ارزش ذاتي سهام را تخمين مي زند. ابزار تحليل گربنيادي عبارت است از نسبت هاي مالي كه از ترازنامه شركت وحساب سودو زيان طي چند سال به دست مي آيد. تحليل بنيادي در تحقق اهداف بلند مدت در رشد سهام موثرتر است تا در تعيين نوسانات كوتاه مدت قيمت سهام.
تحليلگرانتکنیکالچهكسانيهستند؟
بر خلاف تحليل گران بنيادي ، تحليل گران تكنيكال (فني) ، كساني هستند كه اعتقاد دارند قيمت اوراق بهادار كاملاً توسط نيروهاي عرضه وتقاضاي اوراق بهادار تعيين مي شود. در عين حال كه عوامل موثر برعرضه وتقاضا در جاي خود مي تواند واقعي ، قابل مشاهده ويا ذهني باشد. علاوه بر اين تحليل گران فني اعتقاد دارند ، كه با وجود نوسانات هر روزه ، قيمت سهام ازالگوي مشخصي پيروي مي كند و براي دوره هاي طولاني بدون تغيير باقي مي ماند . تكنيكال ها يا چارتيست ها در آناليزهاي خود از نمودار)چارت ها ( بهره مي گيرند.
پرتفويچيستوچهمزاياييدارد؟
پرتفوي يعني مجموعه يا سبدي از اوراق بهادار. به طوركلي سرمايه گذاري در مجموعه اي از اوراق بهادار يا پرتفوي ، بسيار كارآمدتر از سرمايه گذاري در يك سهم مي باشد. چون با افزايش تعداد سهام در سبد سرمايه گذاري ، ريسك مجموعه كاهش مي يابد. علت كاهش ريسك تاثيرات مختلفي است كه شركت هاي سرمايه پذير از شرايط متفاوت اقتصادي سياسي و اجتماعي مي پذيرند . به عنوان مثال وقوع جنگ مي تواند براي دو يا چند شركت نتايج متضادي در بر داشته باشد . فرض كنيد سهام دو شركت توليد كننده دارو و پتروشيمي در سبد سهام شما باشد؛ در صورت ايجاد ناامني در منطقه ودرگيري شديد تقاضا براي دارو افزايش و امكان صادرات محصولات پتروشيمي كاهش خواهند داشت.بازده سرمايه گذاري در پرتفوي معادل بازده متوسط آن پرتفوي خواهد بود.اما ريسك پرتفوي در غالب موارد كمتر ازمتوسط ريسك سهام داخل سبد مي باشد.ميزان آن بستگي دارد به تاثير متقابل اتفاقات بر سهام داخل سبد. اگر سهام موجود در سبد متعلق به شركت هايي باشدكه كالاها يا خدمات آنها جانشين يكديگر هستند ؛ريسك تا حدود زيادي كاهش مي يابد . زيرا در صورت بروز هر گونه عامل ريسك زا و كاهش بازده يكي ازسهام ،تقاضا براي كالاهاي جانشين افزايش يافته ، بازده اضافي حاصل از آن بازده ازدست رفته شركت اول را جبران مي كند. برخلاف بازده مجموعه ،ريسك الزاماً ميانگين موزون اجزاي تشكيل دهنده مجموعه نيست ، بلكه با توجه به ارتباط بين سهام از نظر تاثيرپذيري و ارائه عكس العمل مشابه يا مخالف، در برابر وقايع ايجاد كننده ريسك ، مي تواند كمتر از اين ميانگين بوده وحتي حذف شود. لذا محاسبه همسويي و شدت آن سهام ، بين ديگر سهام ، از اهميت ويژه اي براي تعيين ريسك برخوردار است .
روشهايكسبدرآمدازبورس
سهامداران از حيث بهره برداري از سهام دو گروه هستند :
1- تعدادي از سود سهام استفاده مي كنند، يعني شركت در ابتداي سال پيش بيني مي كند كه مبلغ خاصي به ازاي هر سهم سود نقدي مي پردازد و عده اي نيز به خاطر سود سالانه اش اين سهام را خريداري مي كنند.نيازي نيست كه سهامدار، يك سال كامل،مالك سهام باشد تا بتواند از سود سالانه استفاده كند، هر فردي كه در تاريخ برگزاري مجمع عمومي عادي سهامدار شركت بوده باشد ، سود يكساله به او تعلق مي گيرد.
2- عده اي ديگر از رشد قيمت سهام استفاده مي كنند. مثلاً قيمت سهام 400 تومان بوده و بعد از 4 ماه به 900 تومان مي رسد .سپس اين افراد سهام خود را مي فروشند و در واقع از نوسان قيمت استفاده مي كنند.كساني كه قصد خريد سهام را دارند بايد مشخص كنند كه از كداميك مي خواهند بهره ببرند.
نكاتيكههنگامخريدسهامبايددرنظرداشت:
سرمايه گذار با خريد يك ورقه بهادار، ريسك مي پذيرد و بازده به دست مي آورد پس مهم ترين عواملي كه در تصميم گيري براي خريد اوراق بهادار مؤثر است، بازده و ريسك آن در مقايسه با ساير فرصت هاي سرمايه گذاري است. به همين ترتيب، بازده و ريسك هر ورقه بهادار، قابل مقايسه با ساير اوراق مي باشد.
به عبارتي، هدف سرمايه گذار منطقي اين است كه از ميان اوراق بهادار، ورقه بهاداري را انتخاب كند كه از يك سو در صورت داشتن ريسك مساوي ، نسبت به ساير اوراق ، بيش ترين بازدهي را داشته باشد و از سوي ديگر در صورت داشتن بازده مساوي نسبت به ساير اوراق، از حداقل ريسك برخوردار باشد.
با توجه به منطق ياد شده، برخي نكات كه مي توانند در انتخاب يك ورقه سهم از ميان اوراق سهام موجود، مؤثر باشند از اين قرار است. گفتني است كه اين نكات جنبه عام دارند ، بنابراين ممكن است درجه اهميت آن ها با توجه به نظر گاه ها و خط مشي سرمايه گذاران فرق كند.
1- قابليتنقدشوندگي
قابليت نقدينگي يك ورقه سهم به معناي امكان فروش سريع آن است. هر چه سهمي را بتوان سريع تر و با هزينه كم تري به فروش رساند، قابليت نقدينگي آن بيش تر است، اوراق بهاداري كه به طور روزانه و به دفعات مكرر معامله مي شوند، نسبت به اوراق بهاداري كه با تعداد محدود و يا دفعات كم معامله مي گردند، قابليت نقدينگي بيش تر و در نهايت ريسك كم تري دارند. فهرست پنجاه شركت فعال بورس كه هر سه ماه يك بار منتشر مي شود ، راهنماي مناسبي براي انتخاب سهامي است كه از قابليت نقدينگي خوبي برخوردارند.
2- تعدادسهامدردستعموم
قابليت نقدشوندگي يك ورقه سهام ، تا حدودي به تعداد سهام در دست عموم بستگي دارد. هر چه تعداد سهامي كه در دست مردم قرار دارد بيش تر باشد، حجم و سرعت گردش معاملات افزايش يافته و بازار، قيمت منصفانه و معقول تري براي آن پيدا مي كند. برعكس هر چه تعداد سهام در دست مردم كم تر باشد، ركود بيشتري بر معاملات سهام حاكم شده و در صورت معامله، قيمت ها شكل يك طرفه )صعودي يا نزولي( به خود مي گيرد.
تجربه شركت هايي كه تعداد سهام رايج آن ها كم بوده مؤيد اين نكته است.
3- تركيبسهامداران
يكي ديگر از معيارهاي يك ورقه سهم، تركيب سهامداران آن است. تركيب سهامداران كه در واقع تركيب هيات مديره آن را تعيين مي كند، مي تواند به نفع سهامداران جزء يا عمده باشد. در شركت هايي كه اعضاي هيات مديره آن، منتخب سهامداران عمده هستند، ممكن است تصميماتي اتخاذ شود ، كه بيشتر در راستاي اهداف سهامدار عمده باشد و در مواردي به نفع سهامدار جزء نباشد.
چنين تصميماتي در بازارهاي كارا اثر خود را به خوبي در قيمت سهام نشان مي دهد و البته معمولاً تاثيرخيلي مهمي ، بر قيمت سهام نمي گذارد، اما در بازارهاي غير كارا كه تا حدودي تحت تاثير جو بازار قرار مي گيرد، مي تواند جهت تغييرات قيمت را يك طرفه سازد.
4- سودآوري
شايد مهم ترين عامل برتري يك سهم، ميزان سودآوري آن باشد. با توجه به اين كه تعداد سهام منتشره از سوي شركتها با هم متفاوت است، ميزان سودآوري يك سهم را با سود هر سهم يا EPSمي سنجد.
تعدادسهاممنتشرهشركت / مجموعسودخالص = سودهرسهم
سود هر سهم، مبلغ سود به ازاء ارزش اسمي سهام را نشان مي دهد. با توجه به اين كه ارزش اسمي سهام كليه شركت هاي پذيرفته شده در بورس تهران 1000 ريالي بوده و ممكن است قيمت بازار انواع سهام متفاوت باشد، براي مقايسه شركت ها با يكديگر رقم سود نسبت به قيمت بازار تحت عنوان نسبتP/E سنجيده مي شود. اين نسبت بازده جاري سهام را نشان داده و در شرايط تساوي ساير عوامل، هر چه اين نسبت بالاتر باشد سهام از موقعيت بهتري برخوردار خواهد بود.
گفتني است هر چه ميزان سود هر سهم در مقايسه با قيمت بازار سهام بيش تر باشد به خاطر تقاضايي كه براي آن ايجاد مي شود احتمال افزايش آتي قيمت بالاتر خواهد بود.
خاطر نشان مي شود كه سهامداران در خريد سهام مي توانند از نسبت قيمت بر درآمد تحت عنوان نسبت P/E نيز استفاده كنند، كه اين نسبت براساس مرتبه بيان مي شود و هر چه رقم آن كم تر باشد بازدهي آن سهم بيش تر خواهد بود.
5- ثباتنسبيسودآوري
استناد به سود هر سهم در يك سال، لزوماً مبناي صحيحي براي ارزيابي سهام نيست، چرا كه ممكن است سود سال بعد بسيار كم تر از آن باشد.
معيار مهم ديگري كه به هنگام تحقيق در بازده جاري سهام بايد مورد نظر قرار داد، ثبات نسبي سودآوري هر سهم است. لازم به يادآوري است هر چه ميزان انحراف سودآوري سال هاي گذشته و يا سودهاي احتمالي آينده، نسبت به ميانگين سود، يا سود مورد انتظار بيشتر باشد، ريسك سهم بالاتر و ارزش آن كم تر خواهد بود، برعكس هر چه روند سوددهي سال هاي گذشته و آتي از ثبات بيشتري برخوردار باشد ، ريسك كم تر و ارزش سهم بالاتر خواهد بود.
با توجه به اين كه سرمايه گذاران در ارزيابي سهام تقريباً از ضريب قيمت يكساني در صنايع مختلف استفاده مي كنند در ميان انواع اوراق بهاداري كه با يك ضريب قيمت بر درآمد (P/E) يكسان ارزيابي شده اند، ورقه بهاداري كه از سودهاي باثبات تري برخوردار است ، به دليل اين كه ريسك كم تري دارد، مطلوب تر است.
6- نسبتسودتقسيميهرسهم
نسبت سود تقسيمي هر سهم، از تقسيم سود نقدي هر سهم ، به سود هر سهم به دست مي آيد.
تفاوت سود نقدي هر سهم و سود هرسهم ، مواردي از جمله ماليات، اندوخته قانوني ، ساير اندوخته ها و سود )زيان( انباشته را در بر مي گيرد. گرچه در نظريه، تفاوت زيادي بين شركتي كه سود نسبتاً بالايي تصويب مي كند و شركتي كه سود كمي از درآمد خود را تقسيم مي نمايد وجود ندارد ، در عمل به دليل جو حاكم بر بازار به ويژه از طرف كساني كه به درآمد سهام اتكاي زيادي دارند ، عرضه سهام شركت هايي كه سود سهام كمي تعيين مي كنند ، زياد شده و موجبات كاهش قيمت آن سهم را در بازار فراهم مي نمايد.
از اين رو، در شرايط تساوي ساير عوامل، شركت هايي كه نسبت سود تقسيمي بالاتري دارند نسبت به ساير شركت ها از موقعيت بهتري برخوردارند.
گفتني است كه نبايد اين نسبت در كوتاه مدت مورد توجه قرار گيرد. به عبارتي ارقام يك سال را نمي توان مبناي صحيحي براي قضاوت نسبت به عملكرد هميشگي شركت قرار داد. ممكن است سياست شركت در سالي اقتضا كند كه نسبت سود تقسيمي بالايي وضع شود، اما در ساير سال ها، اين نسبت رقم پاييني باشد. براي قضاوت صحيح در مورد سياست تقسيم سود شركت، بايد روند تقسيم سود چند سال گذشته شركت را مورد بررسي قرار داد و به استناد آن ها نحوه تقسيم سود احتمالي سال هاي آتي را برآورد كرد.
7- ارزشويژههرسهم
ارزش ويژه هر سهم از نسبت حقوق صاحبان سهام (سرمايه + اندوخته طرح و توسعه+ اندوخته قانوني+ اندوخته احتياطي+ ساير اندوخته ها+ سود انباشته( به تعداد سهام منتشره، به دست مي آيد و در مقايسه با ارزش اسمي هر سهم سنجيده مي شود. هر چه ارزش ويژه هر سهم از قيمت اسمي سهام بيش تر باشد سهام آن شركت از موقعيت و استحكام بالاتري برخوردار است.
8- بافتماليشركت
بافت تامين مالي كه شامل بدهي ها و حقوق صاحبان سهام است تاثير به سزايي در عملكرد و سودآوري يك شركت دارد. هر چه بدهي بيش تر باشد ، به خاطر خاصيت اهرمي بدهي، سودآوري نيز بالاتر خواهد بود ولي خطر ناتواني شركت در ايفاي تعهداتش نيز بيش تر مي شود . بنابراين ريسك شركت نيز بالاتر خواهد بود و بالعكس.
9- مهلتوتاريخپرداختسودسهام
طبق ماده 240 قانون تجارت ، در صورتي كه مجمع عمومي عادي سودي را تصويب كند ، شركت بايد ظرف مدت 8 ماه از تاريخ تصويب، آن را به سهامداران پرداخت كند. وجود اين ماده قانوني، يك مهلت پرداخت 8 ماهه براي شركت ها بوجود مي آورد، در مقام مقايسه هر چه سود نقدي هر سهم سريع تر پرداخت شود ، براي سهامداران مفيدتر است، چرا كه اولاً مشمول تورم و كاهش ارزش پول نمي شود و ثانياً سهامدار مي تواند وجوه خود را مجدداً سرمايه گذاري كرده و از بابت آن بازده به دست آورد. بنابراين در ميان شركت هايي كه سود سهام نقدي اعلام مي كنند ، آن شركتي مطلوب تر است كه سود سهام خود را سريع تر از ديگران مي پردازد.
10- انتشارمستمراطلاعاتواخبارنسبي
در صورتي كه شركت ها در ارائه اطلاعات شفاف مالي و يا هرگونه اخبار در زمينه وضعيت شركت به سهامداران نهايت تلاش را نمايند، سهامداران با داشتن اطلاعات كافي مي توانند اقدام به خريد و فروش سهام نمايند.
11- عمرشركتوميزاناستهلاكماشينآلات
هر چه شركت ها از ماشين آلات جديد با تكنولوژي پيشرفته تر استفاده كنند ، در امر توليد موفق تر هستند و شركت هايي كه عمر ماشين آلات آنها به پايان رسيده ، يا آن كه استهلاك بالايي دارند، ممكن است در طول سال به دليل خرابي دستگاه ها وقفه زماني در توليد داشته باشند و نتوانند به تعهدات خود عمل كنند. در نتيجه اين مورد در سودآوري شركت بي تاثير نخواهد بود.
12- نوعشركتوصنعتمربوطه
در هر برهه از زمان، با توجه به شرايط اقتصادي كشور و خط مشي اعمال شده توسط دست اندركاران اقتصادي، مي توان شاهد تاثير گذاري بر روي صنايع مختلف بود. فعاليت اقتصادي شركت هاي توليدي و صنعتي با توجه به تقاضاي بازار براي كالاي توليد شده مي تواند در سودآوري آن نقش بسزايي داشته باشد. به عنوان مثال ، شركتي كه عرضه كننده انحصاري كالاي خاصي به يك بازار باشد، مي تواند بر قيمت آن اعمال قدرت بيشتري نمايد و در نتيجه سود بالاي شركت مزبور تضمين شده است ، يا دولت مي تواند به منظور حمايت از صنايع داخلي برروي كالاهاي مشابه خارجي تعرفه و حقوق گمركي نسبتاً زياد وضع كند و يا در مواردي ممنوعيت ورود اعلام نمايد، در چنين حالتي تقاضا براي محصولات داخلي حفظ مي شود و يا افزايش مي يابد و نهايتاً پيش بيني هاي فروش شركت و سودآوري آن تحقق مي يابد.
13- اقتصادكلانوعواملسياسي ـاجتماعي
رويدادهاي اجتماعي و سياسي و پيش بيني تاثير احتمال هر يك از آن ها بر اقتصاد كشور و همچنين عوامل اقتصاد كلان )يا كل سيستم اقتصادي كشور( مي تواند در تصميم گيري سهامدار در خريد و فروش سهام شركت ها نقش عمده اي داشته باشد.
دامنه اين عوامل بسيار متنوع است و طيف گسترده اي را در برمي گيرد. عواملي مانند نرخ تورم، بيكاري، اشتغال، سبد هزينه خانوار، توزيع درآمد و... برخي از عوامل مهم اقتصادي است كه بر وضعيت بازار سهام تاثير مهمي دارد.
همچنين عوامل سياسي_ اجتماعي مانند بروز تنش ها، رخدادهاي مهم سياسي و .... نيز به نوبه خود بر اوضاع عمومي بازار سهام مي تواند حائز اثرات مثبت يا منفي باشد.
گفتني است دو عامل نوع صنعت و اقتصاد كلان جزو عوامل بيروني هستند كه غالباً شركت ها و خود بورس بر آن ها كنترلي ندارند و مابقي عوامل ياد شده از عوامل دروني شركت ها به شمار مي روند.
نكتهمهمدرموردزمانخريديافروشسهام :
بعد از اينكه تصميم گرفتيد سهام شركتي را خريداري كنيد يا آنرا بفروشيد نكته بعدي آن است كه زمان اين كار را مشخص كنيد.مثلاً اگر تصميم گرفتيد تعدادي سهام خريداري كنيد درحالیكه قيمت در اوج خود است ، اين كارمعقول نيست چون با اندك نوسان، قيمت سهام پايين مي آيد و معلوم نيست دقيقاً چه زماني رشد مي كند. همچنين در مورد فروش سهام وقتي قيمت ها پايين است ، اقدام به فروش نكنيد زيرا متضرر مي شويد.بنابراين طبق اصول، اقدام به انتخاب سهام كنيد .تنوع و سبد سهام داشته باشيد و مهمتر از آن به زمان مناسب براي خريد و فروش دقت نماييد. معمولاً وقتي قيمت سهام شركت پايين است ، زمان مناسبي براي خريد است .در مورد پايين آمدن قيمت سهام نيز دقت كنيد زيرا ممكن است باز هم پايين تر بيايد.همچنين وقتي قيمت سهام شركت بالاست، دقت كنيد چون ممكن است قيمت سهام شركت بازهم بالاتر رود.
مراحل خرید یا فروش سهام
1- دريافتكدبورسي
براي شروع به سرمايه گذاري در بورس نياز به كد معاملاتي داريد . كد معاملاتي شما يك كد واحد است كه به وسيله آن در سامانه اطلاعاتي بورس شناسايي مي شويد . براي ايجاد كد بايد يك برگه كپي شناسنامه به همراه كپي كارت ملي خود را به يكي از كارگذاران تحويل بدهيد. پس از اينكه مشخصات شما در سيستم ثبت شد ، با مراجعه به شركت كارگزاري )معمولاً 24 ساعت بعد ( از كد معاملاتي خود آگاه خواهيد شد.
ايجاد كد بورسي كه كد معاملاتي يا كد سهامداري نيز به آن مي گويند رايگان بوده و كارگزاران براي اين كار دستمزدي از شما دريافت نخواهند كرد. كد معاملاتي شما از سه حرف اول نام خانوادگي شما به علاوه يك عدد 5 رقمي تشكيل مي شود . مثلاً اگر نام خانوادگي فردي “ محمدي“ باشد ، كد بورسي وي ممكن است ”محم 00001 “ باشد.
با دريافت اين كد مي توانيد شروع به سرمايه گذاري نماييد.
2- پركردنفرمدرخواستخريد
پس ازانتخاب شركت و مراجعه به شركت كارگزاري و واريز وجه به حساب شركت نوبت به پركردن درخواست خريد ميرسد. در قسمت اول اين فرم، مشخصات شناسنامه اي خود را به همراه كد ملي ، آدرس ، شماره تلفن و كدمعاملاتي مي نويسيد.در بخش بعدي نام شركت يا شركتهاي مورد نظر براي خريد را به همراه تعداد سهام مورد درخواست و مبلغ سرمايه گذاري درج می نماييد. سپس با علامت گذاشتن در يكي از چهارگوش هاي حق تقدم يا سهام مشخص مي كنيد كه در نظر داريد كارگزار شما برايتان سهام خريداري كند يا حق تقدم سهام را.
سپس شماره فيش بانك و مبلغ واريزي و نام بانك را نوشته ، برگه را امضا نماييد و به مسئول سفارش هاي شركت كارگزاري تحويل دهيد.
3- پركردنفرمدرخواستفروش
پس از اينكه تصميم به فروش سهام خود مي گيريد بايد با برگه سهم و شناسنامه خود به يك شركت كارگزاري مراجعه نمائيد .
همانند درخواست خريد در ابتدا مشخصات شناسنامه اي خود را به همراه كد ملي ، آدرس ، شماره تلفن و كدمعاملاتي می نويسيد.در بخش بعدي نام شركت يا شركتهاي مورد نظر براي فروش را به همراه تعداد سهام مورد درخواست درج مینماييد. سپس با علامت گذاشتن در يكي از چهارگوش هاي حق تقدم يا سهام مشخص مي كنيد كه در نظر داريد كارگزار شما برايتان سهام شركت را بفروشد يا حق تقدم سهام را.
بعد از آن شماره حساب بانكي خود را در بخشي كه در فرم براي آن در نظر گرفته اند بنويسيد تا مبلغ ريالي فروش به حساب شما واريز شود . آخر برگه را امضاء نموده و به مسئول سفارش هاي شركت كارگزاري تحويل دهيد.
پس از آنكه در خواست خريد و فروش شما تكميل شد ، در زمان مقتضي به سيستم معاملات بورس وارد مي شود و بنا به درخواست در صف خريد يا فروش قرار مي گيرد .
توجه داشته باشيد كه صف خريد به صورت صعودي به نزولي و صف فروش به صورت نزولي به صعودي مرتب مي شود .در ابتداي اين دو صف هرگاه قيمت ها باهم يكسان شده ، تطابق پيدا كند ، معامله در چند ثانيه صورت مي گيرد .
انتقالسفارشمشتريبهرايانه
ورود دستور توسط كارگزار به رايانه
تشكيل صف هاي خريد و فروش
ترتيبقرارگرفتندرصف
خريد: برحسب قيمت )نزولي(
فروش : برحسب قيمت )صعودي(
انجاممعامله
قيمت ابتداي صف خريد برابر قيمت ابتداي صف فروش
هزينهانجاممعاملات
خريد:
4/0 درصد كارمزد كارگزار
15/0 درصد گسترش بورس
مجموع = 55/. درصد
فروش:
4/0 درصد كارمزد كارگزار
15/0درصد گسترش بورس
5/0درصد ماليات
مجموع = 05/1
محاسبهقيمتپاياني
محاسبه قيمت پاياني هر سهم در انتهاي ساعت معاملات به دو روش صورت مي گيرد
الف: ميانيگينوزنيازمعاملاتانجامشده
ب: حجممبنا
تعدادسهامشركت= 100ميليونسهم
حجممبنا= 80.000 سهم
قيمتپايانيروزقبل= 10.000
ميانگينوزنيقيمتروزجاري= 10.400
الف: تعدادسهاممعاملهشدهبيشترازحجممبناباشد
10400 =P2
ب: تعدادسهاممعاملهشدهكمترازحجممبناباشد.
(براي مثال 40.000 سهم معامله شده باشد) 10200P2=
گروههايصنعتونمادشركتها
در بورس اوراق بهادار شركت هاي پذيرفته شده در صنعت مربوط به خود طبقه بندي مي شوند .
ضمناً هر شركت داراي نماد مخصوص به خود مي باشد . مثلاً ايران خودرو با نماد خودرو شناخته مي شود و در صنعت خودرو و ساخت قطعات فعاليت مي كند.
وپارس نماد بانك پارسيان است كه در گروه واسطه گري مالي طبقه بندي شده و ستران علامت سيمان تهران است كه گروه مربوط به آن سيمان ، آهن و گچ ميباشد.شتولي نماد تولي پرس در گروه شيميايي است و ثنوسا نماد نوسازي و ساختمان تهران است كه صنعت مربوط به آن همان گروه ساختماني يا انبوه سازي املاك و مستغلات است . مثال هاي ديگر مانند دالبر براي شركت البرز دارو در گروه مواد و محصولات دارويي ، فالوم و فمراد براي شركت هاي آلومتك و آلومراد در گروه فلزات اساسي و توسعه معادن روي با نماد كروي براي گروه كاني هاي فلزي مي باشد.
گروههايصنعت
1- كشاورزي دامپروري وخدمات وابسته به آن
2- استخراج زغال سنگ
3- استخراج كانه هاي فلزي
4- استخراج سايرمعادن
5- منسوجات
6- دباغي ‚پرداخت چرم وساخت انواع پاپوش
7- محصولات چوبي
8- محصولات كاغذي
9- انتشاروچاپ وتكثير
10- فراورده هاي نفتي ‚ كك وسوخت هسته اي
11- لاستيك وپلاستيك
12- فلزات اساسي
13- ساخت محصولات فلزي
14- ماشين آلات وتجهيزات
15- ماشين آلات دستگاههاي برقي
16- ساخت راديوتلويزيون ودستگاههاووسايل ارتباطي
17- وسايل اندازه گيري ‚ پزشكي واپتيكي
18- خودرووساخت قطعات
19- سايروسايل حمل ونقل
20- مبلمان ومصنوعات ديگر
21- قند و شكر
22- شركتهاي چندرشته اي صنعتي
23- محصولات غذايي و آشاميدني بجز قند و شكر
24- مواد و محصولات دارويي
25- محصولات شيميايي
26- پيمانكاري صنعتي
27- رايانه وفعاليتهاي وابسته به آن
28- خدمات فني ومهندسي
29- انبوه سازي ‚ املاك ومستغلات
30- كاشي و سراميك
31- سيمان ‚ آهك و گچ
32- ساير محصولات كاني غير فلزي
33- سرمايه گذاريها
34- بانكها ‚ موسسات اعتباري وسايرنهادهاي پولي
35- ساير واسطه گريهاي مالي
36- حمل ونقل ‚ انبارداري وارتباطات
37- واسطه گريهاي مالي
چندتوصيه
توجه داشته باشيد كه اين توصيه ها بسيار عمومي هستند و هر كدام نسبت به شرايط ممكن است كاربردهاي متفاوتي داشته باشند ولي هر كدام از توصيه ها داراي مفاهيم پايه اي هستند كه ميتوانند شما را به يك سرمايه گذار آگاه تبديل كند .
1- فروشسهامزياندهونگهداريسهامسودده:
معمولاً سرمايه گذاران سهامي را كه افزايش قيمت پيدا مي كنند، مي فروشند، ولي سهامي كه با كاهش قيمت مواجه شده اند را به اميد بالا رفتن قيمت نگهداري مي كنند. اگر سرمايه گذار زمان صحيح براي فروش سهامي كه با كاهش قيمت مواجه شده اند را تشخيص ندهد، ممكن است سهام پس از مدتي كاملاً بي ارزش شود. البته نگهداري سهام ارزشمند و فروش سهام كم ارزش از نظر تئوريك ايده جالبي است ولي در عمل مشكل است. توصيه مي شود سهامي كه آينده خوبي دارند را به واسطه سياستهاي غلط شخصي دست كم نگيريد.
اگر شما درك خوبي از پتانسيل سرمايه گذاري خود داريد، ممكن است سياستهاي غلط شما باعث محدود كردن سود شما شود.در مورد سهامي كه با كاهش قيمت مواجه ميشوند، واقع بين باشيد و در عين حال پتانسيل هاي سهم را نيز در نظر بگيريد.مهم اين است كه اگر در تشخيص سهامي كه انتظار آينده خوب براي آن را داشته ايد، دچار اشتباه شده ايد، واقع بين باشيد. ازفروش سهام زيان ده نترسيد. زيرا ممكن است براي جبران ضرر زمان را از دست بدهيد. درهر صورت مهم اين است كه شركت ها را با توجه به امكانات و توانمندي هايشان ارزيابي كنيد. فقط به خاطر داشته باشيد كه اجازه ندهيد ترس بازده شما را محدود كند يا باعث زيان بيشتر شود.
2- شايعاتبازارراجدينگيريد:
شايعات موجود در بازار را جدي نگيريد . حتي اگر از طرف دوست شما و يا شخص مطلع در بازار باشد زيرا هيچ كس نمي تواند پيش بيني درستي از آينده يك سهم داشته باشد.زماني كه شما سهمي را براي خريد انتخاب مي كنيد، مهم اين است كه دليل انجام اين كار را بدانيد. تحقيق كنيد و شركت مورد نظر را ارزيابي كنيد. پيش از تصميم به خريد ممكن است در برخي موارد تكيه بر صحبت هاي ديگران سودده باشد، ولي اين عمل شما را از تبديل شدن به يك سرمايه گذار مطلع باز ميدارد و اين آگاهي تنها رمز موفقيت درازمدت است.
3- بانوساناتجزئيدلسردنشويد:
به عنوان يك سرمايه گذار با ديد بلندمدت، نگران تغييرات قيمت در كوتاه مدت نباشيد. به خاطر داشته باشيد كه به جاي نگراني نسبت به نوسانات اجتناب ناپذير در كوتاه مدت، به سرمايه گذاري خود مطمئن باشيد.يك سري از سرمايه گذاران از نوسانات روزانه سهم به دنبال سود هستند ، ولي سود بلندمدت وابسته به تغييرات ديگري در بازار است، كه ممكن است چند ماه به طول بينجامد. پس ديد خود را برروي نظرات و تحقيقات خود متمركز كنيد.
4- انتخابيكاستراتژيمشخصوتمركزرويآن:
افراد مختلف روش هاي مختلفي براي خريد يا فروش سهام در بازار بر مي گزينند. روش هاي مختلفي براي موفقيت در بازار وجود دارد و روش هيچ كس بر ديگران ارجحيت ندارد. سرمايه گذاري كه روش مشخصي براي خريد سهام نداشته باشد ، ممكن است در بلندمدت با زيان مواجه شود.
5- آينده نگرباشيد:
سخت ترين بخش سرمايه گذاري در بازار سهام، اين است كه سرمايه گذار تصميماتي را اتخاذ مي كند كه نتايج آن در آينده مشخص مي شود. نكته اي كه بايد مدنظر داشت، اين است كه با وجود استفاده از اطلاعات گذشته براي تصميم گيري ، آينده همه چيز را مشخص مي كند. اگر پس از اينكه سهام يك شركت با رشد قيمت مواجه شد، اين سوال را از خود بپرسيد، كه آيا اين سهم مي تواند بالاتر رود؟ اين سوال شما را گمراه مي كند. درحالي كه سرمايه گذار بايد با بررسي وضعيت شركت نسبت به خريد آن اقدام كند.
6- ديدبلندمدتداشتهباشيد:
سودهاي كوتاه مدت اغلب باعث گمراهي سرمايه گذاران جديد مي شود و داشتن ديد بلندمدت براي يك سرمايه گذار ضروري است.
اين بدان معني نيست كه خريد و فروش سهام منجر به كسب سود نمي شود، ولي همانطور كه قبلاً اشاره شد ، در بازار سهام و مبادله در بازار سهام رو شهاي متفاوتي براي كسب سود وجود دارد. مبادله نياز به ريسك پذيري بالا دارد. در نظر داشته باشيد كه اين مبادلات نياز به منابع مالي، دانش و ريسك پذيري بالا دارد. در نظر داشته باشيد كه در همه موارد فوق استثناهايي وجود دارد. ممكن است يك سرمايه گذار با توجه به شرايط، در جهت عكس برخي از موارد فوق عمل كند، ولي اميد اين است كه توصيه هاي فوق در تصميم گيري سرمايه گذاران در بازار سهام مفيد باشد.
در هر صورت براي ارزشيابي قيمت سهام آگاهي از پيش بيني سودهاي آينده شرك تها براي سرمايه گذاران و تحليلگران مالي لازم مي باشد. نه تنها اطلاع قبلي از روند معمولي سود شركت ها ، بلكه اطلاع قبلي از سودهاي غيرمنتظره شركت ها در پيش بيني افزايش يا كاهش قيمت ها موثرند.
چون رابطه مستقيم و محسوسي بين قيمت سهام و تغيير سود شركت ها موجود است ، براي پيش بيني قيمت سهام يك شركت مي توان عواملي را كه بر سود آن شركت اثر دارند، در نظر گرفته و سود شركتها را پيش بيني نمود. عوامل موثر در تغيير سود سهام را مي توان به نسبت سرمايه شركت براي هر سهم، نسبت سود به فروش (حاشيه سود) و نسبت فروش به سرمايه تفكيك نمود.
نقشاطلاعاتدربازارسرمايه
براي تصميم گيري هاي اقتصادي نياز به اطلاعاتي است كه بتوان با كمك آنها منابع موجود و در دسترس را به نحوي مطلوب تخصيص داد. يكي از مهمترين عوامل در تصميم گيري صحيح ، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصميم است كه اگر به درستي فراهم و پردازش نشوند، اثرات منفي براي فرد تصميم گيرنده در پي خواهد داشت.
از سوي ديگر، نوع و چگونگي دستيابي به اطلاعات نيز حائز اهميت است. در صورتيكه اطلاعات مورد نياز به صورتي نامتقارن در بين افراد توزيع شود (انتقال اطلاعات به صورت نابرابر بين مردم صورت گيرد) ، مي تواند نتايج متفاوتي را نسبت به موضوعي واحد سبب شود.بنابراين، قبل از اينكه خود اطلاعات براي فرد تصميم گيرنده مهم باشد، اين كيفيت توزيع زماني اطلاعات است كه بايد به صورت دقيق مورد ارزيابي قرار گيرد. در بازار سرمايه، پايه اوليه معاملات را وجود اطلاعات مرتبط، شكل ميدهد و از اين رو است كه اطلاعات را گرانبهاترين دارايي در بازار سرمايه مي دانند.
معمولا زماني كه اطلاعات تازه اي از وضعيت شركت ها در بازار منتشر ميشود، اين اطلاعات از سوي تحليلگران، سرمايه گذاران و ساير استفاده كنندگان مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و بر مبناي آن، تصميم گيري نسبت به خريد و يا فروش سهام صورت مي پذيرد. اين اطلاعات و نحوه واكنش به آنها بر رفتار استفاده كنندگان، به خصوص سهامداران بالفعل و بالقوه تاثير گذاشته و باعث افزايش و يا كاهش قيمت و حجم مبادلات سهام مي شود. زيرا نحوه برخورد افراد با اطلاعات جديد، نوسانات قيمتها را شكل می دهد.بنابر اين، در صورت انتشار محرمانه و ناهمگون اطلاعات، واكنشهاي متفاوتي را از سوي سرمايه گذاران در بازار سرمايه شاهد مي باشيم، كه اين امر تحليل هاي نادرست وگمراه كننده اي را از وضعيت جاري بازار به همراه خواهد داشت. آنچه در بازارهاي سرمايه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه بسياري از افرادي كه اقدام به سرمايه گذاري مي كنند، مردم عادي هستند كه تنها راه دسترسي آنها به اطلاعات مهم شركت ها، اطلاعيه هايي مي باشد كه از جانب شركتها در قالب گزارش هاي حسابداري و صور تهاي مالي منتشر مي شود. اگرچه، هدف نهايي حسابداري نيز تامين نيازهاي اطلاعاتي استفاده كنندگان از خدمات حسابداري است. با توجه به اينكه در بند اول مفاهيم نظري و گزارشگري مالي استاندارد حسابداري ايران، هدف اصلي از ارائه اطلاعات حسابداري كمك به تصميم گير يهاي اقتصادي افراد است، خود ميتواند گوياي اهميت اين امر باشد. بايد توجه داشت در شرايطي كه دستيابي به اطلاعات پرهزينه باشد، سرمايه گذاران مجبورند از طريق برآوردهاي ذهني، تحليل هاي خود را درباره سود دهي آتي شركت، جريانات نقدي و... شكل دهند.
در نتيجه، افرادي كه از نظر اطلاعاتي نسبت به سايرين در موقعيت بهتري قرار داشته باشند، قادر به برآوردهاي بهتري نيز خواهند بود و به دليل اين موقعيت اطلاعاتي، بر عرضه و تقاضاي بازار تاثير گذاشته و نوسانات قيمت هاي سهام را منجر مي شوند. با توجه به تحقيقاتي كه دياموند و ورچيا در سال 1991 انجام داده اند، زماني كه انتقال اطلاعات مربوط به سهم شركتي خاص به صورت نابرابر بين مردم صورت گيرد، ارزش ذاتي آن سهم با ارزشي كه سرمايه گذاران در بازار سرمايه براي سهام مورد نظر قائل مي شوند متفاوت خواهد بود. درنتيجه، ارزش واقعي سهام شركتها با ارزش مورد انتظار سهامداران تفاوت خواهد داشت.بنابراين، اطلاعات در بازارهاي سرمايه بايد به نحوي باشد كه تمامي سرمايه گذاران امكان دسترسي به اطلاعات را داشته باشند.
با توجه به مطالب فوق، مي توان بيان نمود، كه در صورت نبود ساختاري مناسب براي ارائه و افشاي اطلاعات در بازارهاي مالي، سرمايه هاي افراد عادي كه در اين بازارها اقدام به سرمايه گذاري مي كنند همواره مورد مخاطره قرار خواهد گرفت، كه به نظر مي رسد در قانون جديد سرمايه به اين مساله توجه جدي شده است ، تا اطلاعات به طور متقارن منتشر شود.