10 اسفند سالروز تولد مهدی اخوان ثالث (م. امید) شاعر پر آوازه و موسیقی پژوه گرامی باد.

سرها در گریبان است 
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را 
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند 
که ره تاریک و لغزان است 
وگر دست محبت سوی کس یازی 
 به اکراه آورد دست از بغل بیرون 
 که سرما سخت سوزان است

نفس ، کز گرمگاه سینه می اید برون ، ابری شود تاریک 
 چو دیوار ایستد در پیش چشمانت .
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم 
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
 مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین 
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... ای 
دمت گرم و سرت خوش باد 
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم 
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور 
 منم ، دشنام پست آفرینش ، نغمه ی ناجور 
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم 
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم

حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد 
 تگرگی نیست ، مرگی نیست 
صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است